در زندگي اسلامي ، ربا جايگاهي ندارد.
هيچ مشكل مالي نمي تواند او را وادار كند كه او به جنگ با خدا برود.
او مي داند كه هم در دنيا عقاب دارد و هم در عقبي.
او اين آيه را بارها خوانده است كه :
"خدا" را نه فقط در مساجد و هیئات می بیند ، بلکه در تمام زندگی فردی، اجتماعی و اداری اش می بیند.
او در عروسی، جشن تولد و شادی هایش نیز خدا را در نظر دارد.
اگر تصمیمی می گیرد، حواسش هست ، بر خلاف اوامر و خارج از چارچوب تعیین شده شرع نباشد.
اول زندگی اش خداست و آخر زندگی اش هم خدا.
خدایا! سبک زندگی ما را اسلامی بگردان.
پس:
اولا: انسان مومن ، مرگ را چیز طبیعی دانسته و آن را انتقال به عالمی دیگر می داند .
دوما: او ، برنامه ریزیهای زندگی اش را فقط برای چند سال زندگی این دنیایی نمی چیند؛ بلکه برنامه او آن دنیا را هم شامل می شود.
سوما: این آخرت گرایی باعث یاس او نیست بلکه باعث امیدبخشی به اوست ؛
همین.
بر اساس گزارش رئیس سازمان سازمان ثبت اسناد و املاک کشور دخالت خانواده ها و عدم تحقق شرط ضمن عقد و ترک زندگی توسط یکی از زوجین به ترتیب با 15، 14 و 7 درصد از کل موارد طلاق، مهم ترین عوامل طلاق در شش ماهه ابتدایی سال 92 بوده است. در حالی که دلایل سنتی طلاق مانند فقر و اعتیاد که پیش از این بیشترین موارد طلاق را به خود اختصاص می داد، این روزها در رتبه های ششم و چهارم قرار دارند. (سایت تبیان)
ماجرا از چه قرار است؟
واقعیت آن است که فرهنگ اسلامی ایرانی دارد روز به روز استحاله می شود. و اگر نبود ماه رمضان و ماه محرم و ایام خاص ، شاید این استحاله شتاب بیشتری می گرفت.
ما باید قبول کنیم که ناخواسته به راهی می رویم که برایمان ترسیم شده است.
فرهنگ عرفی که روز به روز غربی تر می شود.
یکی از عوامل اصلی این استحاله را می توان در رسانه ها جست. چه شبکه های داخلی و چه شبکه های خارجی.
هر کدام به نحوی نقش داشته اند. از فیلمهای خودمان که اشرافی گری و .. را تبلیغ کرده اند و می کنند تا فیلمهای فارسی وان و من و تو و ... که مسایل را بصورت حرفه ای تر و بازتر مطرح می کنند.
من دست تلاشگران صدا و سیما و سینماگران را می بوسم ولی باید قبول کرد خودیها هم در این بحث باید پاسخگو باشند.
اما روی سخنم با فیلمهای جهت دار فارسی وان است.
دیروز در یک همایشی قسمتهایی را دوستم پخش کرد که رسما به فرزندان خردسال لزوم داشتن دوست پسر و دوست دختر را توصیه می کرد و این می شود که امروزه فرزندان نوجوان ما نیاز کاذبی پیدا کرده اند که باید
من یک دوست از چنس مخالف داشته باشم. و متاسفانه تبدیل به عرف می شود.
در حالیکه در سبک زندگی اسلامی ، یکی از حساس ترین مسایل بحث حیا و بحث محرم و نامحرم است.
البته نقش پدر و مادرهای با افکار مذهبی سنتی را هم نادیده نمی گیرم.
امیدوارم از درد گفتن به درمان هم بینجامد.
انشاا...
چهارشنبه 6 آذرماه 92
ساعت حدود ۱۹ بود که به محل برگزاری سلسله جلسات “سبک زندگی” یعنی سالن شهید مطهری رسیدم. رفقای پیگیر و ثابت این مبحث از رشته های مختلف در سالن جمع شده بودند.
به دلیل تداخل وقت قبلی یعنی ساعت ۱۳ با برنامه های استاد وقت را تغییر دادیم و سروقت حاضر شدیم.
صدا ، دوربین ، حرکت:
بسم الله الرحمن الرحیم
در ابتدا دکتر خلاصه ای از مباحث پیشین مطرح کردند. سپس به بیان نکات زیر پرداختند:
- تفکیک سطح عاملیتی از سطح ساختاری در این بحث خیلی مهم است.
سطح عاملیتی عبارت است از: مفهوم اخلاق و اخلاق زندگی؛
سطح ساختاری شامل: روابط اجتماعی/ مناسبات اقتصادی ، فرهنگی و سیاسی؛
- ساختار در جامعه امری است که رفتارها را تعیین و تسهیل می کند.
-باورها مقدمه ی اخلاق است . یعنی باورهای ما است که اخلاق ما را شکل میدهد. اخلاق نهایتا به یک کنش و رفتار تبدیل می شود. در واقع اخلاق بایدها و نبایدهای جاری در زندگی است.
در ادامه ی بحث استاد به بیان یکی از مشکلات جامعه ی ما پرداختند: ما احساس می کنیم متوقف شدن در فقه اصغر (حلال و حرام) کلیت چیزی است که دین از ما انتظار دارد. اگر دین برای دنیاست به معنای این نیست که فقط در حلال ها و حرام ها محدود می شود. در حالی که دین فراتر از حوزه حلال و حرام حرف برای گفتن دارد. این یک خطر است که مردم فکر کنند دین برای قبر و قیامت است.
جناب دکتر یک تمثیل زیبایی به کار بردند که همراه با زیبایی اصطلاحات اصفهانی بود: اگر به دنیای مفر دل ببندی می شود دنیای منفور.
- درعرصه ی فردی باید ورود مجتهدانه ای به بحث اخلاق ها وباورها بشود.
استاد سید مجید امامی تاکید کردند حتما مقدمه ی مفاتیح الحیاة خوانده شود. این مقدمه بیان می دارد : ما چرا نمی توانیم در حوزه ی سبک زندگی دین را وارد متن زندگی مردم کنیم. چون نتوانسته ایم تولید گزاره کنیم.
- یکی از دلایل قرآنی که جامعه دینی باید به حکومت دینی تبدیل شود آیه ی : تعاونوا علی البر و التقوی است که باید در جامعه محقق شود. مثلا در ایام ماه مبارک رمضان تعاونوا علی التقوی تحقق می یابد. چون فضای کلی به شکلی است که اصلا فرد هوس غذا نمی کند. این مثال اهمیت بالای مناسبات اجتماعی را نشان می دهد.
- بعد ساختاری جامعه بسیار مهم است . یعنی مناسباتی که انتخاب های روزمره ی ما را شکل می دهند.
- اولین کار در جامعه نظام سازی است. چون نظام ها هستند که چرخ جامعه را می چرخانند. در واقع نهادهای اجتماعی جامعه پذیری انجام می دهند. مثلا مدرسه انواع جامعه پذیری را برای فرد پدید می آورد. عروسک باربی نیز جامعه پذیری بر اساس سبک زندگی آمریکایی پدید می آورد.
-ایشان مصادق نظام آموزش عالی را در جامعه ی کنونی مورد بررسی قرار دادند :یک مشکل در این نظام در جامعه ی ما این است که :
غایت تحصیل را اشتغال می داند.
مشکلی دیگر:
در این غایت اصلا متغیر جنسیت مطرح نیست. چون نفس تفاوت کمرنگ شده و حتی به یک ضد ارزش تبدیل شده است. “کی اینجوری کرد؟ ساختار”
- ما امروز نیاز داریم بدانیم که اقتصاد ، واردات بی رویه و… دقیقا چه تاثیری در سبک زندگی می گذارد.
- ایشان به بیان تاثیر پدیده ی پاساژ در حوزه ی سبک زندگی پرداختند:
۱- تبلیغ و تبرج نیاز
۲- دعوت به کالا
۳- خریدار ابژه است
۴- فرآیند انقیاد
هم چنین خاطر نشان فرمودند پاساژ در موارد فوق با بازار سنتی متضاد است.
- برای مدیریت سبک زندگی باید وارد حوزه های ساختاری شویم. رکن جامعه سازی ساختار سازی است. یعنی ایجاد ساختار های اجتماعی مطابق با هدف.
- یک مشکل اساسی: عدم شناخت و ناآشنایی با ساختارها .
- در پایان استاد به بیان نمونه هایی از ساختارهایی که می شود ایجاد کرد پرداختند. ساختارهایی که بایست در آموزش عالی گنجانده شود تابرای بهبود هویت اجتماعی افراد جامعه مؤثر افتد.
جلسه یه سوپرایز ببخشید یه حسن ختامی هم داشت. یکی از حضار به صورت خودجوش اقدام به خرید بسته ی فرهنگی کرد و دل چندین مومن را شاد نمود.
الحمدلله
برای دانلود فایل صوتی جلسه اینجا کلیک کنید.
نقدی بر شاخص‌های توسعه در گفت‌وگو با دکتر زعفرانچی؛
یكی از پرسش‌های رهبر انقلاب
در حوزه‌ی سبك زندگی كه در سفر سال گذشته‌ی ایشان به خراسان شمالی مطرح
شد، چرایی ضعف جامعه‌ی ما در مقوله‌ی «كار جمعی» بود. این در حالی است كه
ما در عرصه‌ی عمل، الگوهای مناسبی نظیر جهاد سازندگی را در این زمینه تجربه
كرده‌ایم. برای بررسی نمونه‌ای موفق از كار جمعی با معیارهای اصیل انقلاب
اسلامی، پای صحبت‌های مهندس حسینعلی عظیمی، از فرماندهان قرارگاه «كربلا»ی جهاد سازندگی در دوران دفاع مقدس نشستیم؛ الگویی كه امروز هم می‌تواند راه‌گشا باشد.
در زندگي اسلامي ، حسد وجود ندارد.
پيشرفت دوست و رفيقش او را نمي آزارد ، بلكه خوشحال است كه چنين دوستان و رفيقان موفقي دارد.
بجاي حسادت ، رقابت مي كند و از او درس ميگيرد كه او هم همت و تلاش كند.
در بحث معنوي هم اگر ببيند او در مراتب بالاي عرفاني است به حالش غبطه مي خورد.
مهم آن است كه در دل او از برادر مومنش ، همه اش مهر و محبت است و نه جاي حقد و كينه.
در زندگي اسلامي، خوشبختي در فراوان يمال نيست بلكه در رضايت به چيزي است كه او تلاش خود را كرده و از
رزق الهي بهره مند شده است.
او " قارونها" را ببيند ، برايش مهم نيست. چشمش دنبال موسي (ع) هاست.
پ ن:
ـدوست دارم يكبار ماجراي قارون را از تفسير الميزان كه در ادامه مطلب آمده است بخوانيد.
ـ انصافا در رفاقت حقيقي ، رزمندگان ، پيشتازانند.
قرآن در سبك زندگي اسلامي جايگاه ويژه اي دارد.
انيس و مونسي است كه در همه حال با او هست. موسيقي قرآن ، دلنوازترين موسيقي زندگي اوست.
در هر حال و بخصوص در زمانهاي خاص، به محضرش مي رود و از او راه نجات مي جويد.
گاه با او مي خندد و گاه گريه از چشمانش جاري مي شود.
در زماني كه از زندگي و دنيا خسته شده، با او جاني دوباره مي گيرد.
پ ن: يكي از بهترين منابع سبك زندگي ، ثقل اكبر قرآن كريم است كه بايد با اين رويكرد آن را تلاوت دوباره اي كرد.
بررسی سبک زندگی اسلامی از مقوله ای دیگر
جهان در پیچ تاریخی بزرگی قرار گرفته است. فرهنگ غرب آخرین نسخه نجات بخش خود را برای بشر رو کرده است. آمریکا به عنوان مظهر این فرهنگ ، با استفاده از آخرین امکانات خود ، خود را تنها منجی عالم می داند. او با استفاده از غول رسانه ای توانسته است ، برنامه های نرم افزاری بشریت را دستکاری کند. حالتی مسخ وار از ندیدن حقیقتها و قبول کردن چیزهایی که برای او دیکته می شود.
آنها با این کار فقط توانسته اند بیداری ملتها را عقب بیندازند ؛ و البته که در موفقیت آنها شکی نیست.
اول از حوزه نظری شروع کردند و سپس برای عمومی کردن آن «سبک زندگی آمریکایی» را با اقدامات فرهنگی خود بر دنیا ارائه دادند.
این سبک زندگی آمریکایی ، به همه ساحتهای زندگی حمله کرد. همه را به دنیایی زیبا در ظاهر و در حقیقت به دنیایی کشاند که ظاهرش هیجان و شادی و امنیت و باطنش دوری از خدا و به سوی هر چه شیطانی تر شدن است.
اما دوست دارم به جای ذکر کلیات به موارد جزئی تر اشاره کنم.
شاید سوال شود که آیا این فرهنگ در ما هم اثر کرده است؟! چه باید کرد و ..
